loading...
پایگاه تفریحی و سرگرمی فوریو طنز
فروشگاه
admin بازدید : 475 چهارشنبه 27 آذر 1392 نظرات (2)

 

 

 

در زمان ها ی گذشته ، پادشاهی تخته سنگ را در وسط جاده قرار داد و برای این که عکس العمل مردم را ببیند خودش را در جایی مخفی کرد.

بعضی از بازرگانان و ندیمان ثروتمند پادشاه بی تفاوت از کنار تخته سنگ می گذشتند.
بسیاری هم غرولند می کردندکه این چه شهری است که نظم ندارد.
حاکم این شهر عجب مرد بی عرضه ای است و .....

با وجود این هیچ کس تخته سنگ را از وسط بر نمی داشت.
نزدیک غروب، یک روستایی که پشتش بار میوه و سبزیجات بود، نزدیک سنگ شد، بارهایش را زمین گذاشت و با هر زحمتی بود تخته سنگ را از وسط جاده برداشت و آن را کناری قرار داد.
ناگهان کیسه ای را دید که زیر تخته سنگ قرار داده شده بود، کیسه را باز کرد و داخل آن سکه های طلا و یک یادداشت پیدا کرد.

پادشاه درآن یادداشت نوشته بود:

هر سد و مانعی می تواند یک شانس برای تغییر زندگی انسان باشد.
مطالب مرتبط
ارسال نظر برای این مطلب
این نظر توسط سینا در تاریخ 1392/09/29 و 14:07 دقیقه ارسال شده است

سلام وبلاگ زیبایی داری امیدوارم موفق باشید . من از دوستای قدیمی این جا ام بهارنارنج دات میهن بلاگ .
یه وبلاگ جدید زدم اگه خواستی خبر بده تبادل لینک کنیم .

این نظر توسط 1254 در تاریخ 1392/09/27 و 20:03 دقیقه ارسال شده است

وبلاگ شما برنده هفتگی یک دامنه رایگان .in + هاست 10 ماه به صورت رایگان شده است جهت تکمیل اطلاعات به لینک زیر مراجعه کنید فرصت محدود
http://yeo.ir/freedomin
پاسخ : ممنون این جایزه رو نمیخوایم ... چون عاقبتش رو میدونیم چی میشه


کد امنیتی رفرش
درباره ما
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • نویسندگان
    نظرسنجی
    نظرتون در مورد کارایی ادمین سایت چیه؟
    طرفدار کدام تیم فوتبال هستید ؟
    تبادل لینک

    فروشگاه
    تبلیغات شما
    تبلیغات

    پرشین استت
    آمار سایت
  • کل مطالب : 1016
  • کل نظرات : 1586
  • افراد آنلاین : 4
  • تعداد اعضا : 1950
  • آی پی امروز : 73
  • آی پی دیروز : 82
  • بازدید امروز : 304
  • باردید دیروز : 360
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 1,656
  • بازدید ماه : 6,335
  • بازدید سال : 51,543
  • بازدید کلی : 8,083,291
  • تبلیغات شما